به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ به مناسبت روز جهانی زن، نشست بررسی "هویت دخترانه در جامعه امروز" با حضور زهرا سادات رضوی علوی؛ فعال حوزه زنان به همت انجمن اسلامی دانشجویان (دفتر تحکیم وحدت) دانشکده شریعتی برگزار شد. در ادامه مشروحی از این نشست را می خوانید:
سؤالی که در ابتدا باید به آن پاسخ داد این است که اساساً در جامعه امروز ما هویت زنانه چگونه است؟ اتفاقی که در جامعه امروز ما افتاده این است که بین برداشت و شناختی که من به عنوان یک زن از خودم دارم و انتظاراتی که جامعه از من دارد یک رابطه تنگاتنگی وجود دارد؛ یعنی اگر تصورات من از خودم چیز دیگری باشد اما جامعه از من انتظار داشته باشد که مدل دیگری باشم دچار یک بحران می شوم به عبارت دیگر یعنی یک تعارضی بین وضعیت فرهنگی و نظام برنامه ریزی اجتماعی ما و مسیر فردیای که برای من تعیین شده است وجود دارد. این مسئله باعث می شود دختران ما معمولاً حال متضادِ متناقضی را در رابطه با نقشهای خود تجربه کنند که نمیدانند باید داخل خانه مشغول شوند و یا وارد جامعه شوند؟ آیا یک زن در جامعه تنها زمانی به رسمیت شناخته می شود که شغل تمام وقت داشته باشد؟ یا اگر من بخواهد اقدامات انسان دوستانه مانند فعالیت در خیریهها داشته باشد هم به رسمیت شناخته میشود؟ در این راستا ما باید تلاش کنیم که ابعاد مختلف هویت زنانه را در جامعه فرهنگ سازی کنیم، چرا ما یک زن را تنها زمانی شاغل میدانیم که یک شغلی داشته باشد که تمام وقت هم باشد؟ آیا زنی که مسئولیت اردوی جهادی مسجدشان را به عهده دارد زن فعالی نیست؟
وقتی زنان ما در سخنوری بهترند و در بکار بردن لغات، دایره لغت گسترده تری دارند که از اصول بهتر نویسی و داشتن قلم خوب است؛ چرا ما این امکانات را از همان زمان مدرسه برای دخترانمان فراهم نکنیم که فن سخنوری آنها و قلمشان تقویت شود؟ یا چرا بر روی دیگر ویژگیهایی که منحصر به آنهاست کار نمیکنیم؟
ما خیلی اوقات استعداد سوزی میکنیم چون تفاوت های بین دختران و پسران را نمیبینیم و به آنها اهمیتی نمیدهیم، این درحالی است که ما میتوانیم با تکیه کردن به ویژگیهای متفاوت زنان و مردان امتیازهای مثبتی به نفع هر دو جنس داشته باشیم.
مشکل ما این است که دختران و پسرانمان را در فضای تقریباً برابری تربیت میکنیم؛ آنها وارد مدرسه ای میشوند که چه از لحاظ معماری و چه از لحاظ درسی تفاوت زیادی بنا به جنسیتشان وجود ندارد، وارد دانشگاه هم که میشوند اوضاع بدتر شده و در آنجا همه چیز کاملاً یکسان است و جنسیت هیچ معنایی ندارد.
برای مثال در دانشگاهها ما غیبت سه شانزدهم داریم، آیا ما این را دیدیم که دختران ما با مسائلی همچون عادت ماهیانه مواجه هستند و لازم است دغدغه غیبتهایشان تا حدودی حل شود؟ ما در دانشگاهها فضای استراحتی برای دخترانمان نداریم.
با این وجود پس از گذراندن دوران تحصیل زمانی که قصد ورود به فضای کار را دارند توقع میرود که تفاوتهای جنسیتی را درک کرده و متناسب با نقشهای جنسیتیشان فعالیت کنند که این امری تقریباً نشدنی است!
معماری شهری هم همین است و وضعیت بهتری ندارد؛ فضای داخلی اتوبوس ها بدون در نظر گیری تفاوت زنان و مردان طراحی شده است، تا جایی که حتی گاهاً نمیتوان از میلههای اتوبوس استفاده کرد! حالا فرض کنید یک بچه هم در کنار مادرش حضور داشته باشد؛ اینها مثالهایی از توجه نداشتن به تفاوتهای میان زنان و مردان در معماری شهری است و یکی از دلایلی که تمایل به فرزند آوری در خانمها کم شده این است که ما بستری را برای یک مادر در جامعه فراهم نکردهایم که تسهیل کنندهی فرآیند مادری او باشد.
ما میگوییم زن ارزشمند است پس این ارزشمندی چه زمانی و در کجا برای زن قابل لمس خواهد شد؟ این امر میسر نمی شود مگر زمانی که برای تفاوتها و شخصیت او ارزش قائل شویم و به نیازهای او در سطح جامعه توجه داشته باشیم.
ما همچنین نیازمند یک سری قوانین حمایت کننده برا زنان هستیم؛ برای مثال قوانینی برای مسئله اشتغال مانند امکان مرخصی افزونتر و امنیت شغلی. توجه به تمام این ویژگیها در ساختار شهری و در کنار آن توجه به تغییرات ساختاری، فرهنگی، علمی و سیاسی میتواند به زنان ما کمک کند تا به هویت واقعی و اصلی خویش نزدیکتر شوند.
ما نیز به عنوان یک زن باید خودمان را بیشتر بشناسیم تا به طور عمیقتری به هویت زنانهای که داریم پی ببریم و در کنار آن نیز موظفیم به تغییر دادن وضعیت و مطالبه کردن از مسئولین ذیربط؛ هر یک از این موارد مسئولیت تمام زنان در رابطه با مسئله هویت است.